تعریف بیماری
شیدایی به مود بالا یا مثبت فرد مبتلا به اختلال دو قطبی می گویند. روحیه فرد می تواند روز به روز یا در طول هفته ها و یا ماه ها از پایین افسردگی به اوج شیدایی تغییر کند. در مرحله شیدایی، فرد احساس خوب و پر انرژی دارد. شیدایی و اختلال دو قطبی یک مسئله جدی پزشکی است که نیاز به درمان دارد.
فردی که دچار اختلال دوقطبی است دچار نوسانات خلقی شدید است ، این نوسانات معمولا هفته ها یا ماها طول میکشد و با انچه مردم عادی در زندگی روزمره تجربه میکنند بسیار متفاوت است.
در حدود یک نفر از هر ۱۰۰ بزرگسال در طول زندگی خود دچار این اختلال می شود. این اختلال معمولا بعد از سنین نوجوانی اتفاق میافتد. در سنین بالاتر از ۴۰ سال این اختلالات غیر معمول است. مردان و زنان به یک اندازه در معرض ابتلا به این اختلالات قرار دارند.
این اختلالها در صورتی که درمان نشوند کیفیت زندگی فرد را بشدت کاهش میدهند. اختلال افسردگی ـ شیدایی یا دوقطبی اختلالی است که ممکن است ورود به هر فاز آن هفتهها تا ماهها طول بکشد. این افراد دچار نوسانات خلقی در دو دوره هستند که کاملا متضاد یکدیگرند. تشخیص اختلال دوقطبی فقط به عهده پزشک است، چون ممکن است درجاتی خفیف از چند اختلالی که در این مبحث گفته میشود در هریک از ما وجود داشته باشد، اما این به منزله بیماری نیست و معمولا کسانی که دچار یکی از اختلالهای شخصیتی هستند در زندگی معمولی خود مشکل دارند و حتی مزاحمتهای زیادی را ممکن است برای اطرافیان هم بهوجود آورند. افسردگی و شیدایی هر یک تعریفی جداگانه دارد که یک به یک به آنها خواهیم پرداخت.
علائم بیماری
علائم شیدایی عبارتند از:
حال خوب غیر معمولی
تحریک پذیری و عصبانیت زودهنگام
نیاز کمتر به خواب
افکار خود بزرگ بینی (Grandiose ideas)
بسیار بیشتر صحبت کردن
پرش ذهن
فعالیت های بیشتر از جمله رابطه جنسی
دارای انرژی بسیار بیشتر بودن
رفتار پرخطر یا نامناسب
علت بیماری
علت دقیق اختلال دو قطبی ناشناخته است. اما عوامل مختلفی ممکن است در این امر دخیل باشند؛ از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
تفاوتهای بیولوژیکی
به نظر میرسد افراد مبتلا به اختلال دو قطبی تغییرات مغزی پیچیدهای دارند. اهمیت این تغییرات هنوز نامشخص است. اما در نهایت ممکن است به تعیین علل بروز بیماری دو قطبی کمک فراوانی کند.
ژنتیک
بروز اختلال دو قطبی در افرادی که خویشاوند درجه یکشان مانند خواهر، برادر یا پدر و مادر مبتلا به بیماری دو قطبی دارند؛ بیشتر دیده میشود. محققان در حال تلاش برای یافتن ژنهایی هستند که ممکن است در ایجاد اختلال دو قطبی به شکل موروثی نقش داشته باشند.
به غیر از عواملی که در این مقاله به عنوان عوامل ایجاد بیماری دو قطبی از آنها یاد شد؛ فاکتورهایی وجود دارد که ریسک ابتلا به این بیماری را افزایش میدهند. عواملی که ممکن است خطر ابتلا به اختلال دوقطبی را افزایش دهند یا به عنوان محرک برای شروع این بیماری عمل کنند عبارتند از:
ابتلای یکی از بستگان درجه یک، مانند والدین یا خواهر و برادر به اختلال دوقطبی
استرس زیاد که بر اثر مرگ یکی از عزیزان یا رویدادهای آسیب زا دیگر به بدن وارد میشود
مصرف مواد مخدر یا الکل
راههای تشخیص بیماری
برای تعیین اینکه آیا فرد خاطی مبتلا به اختلال دوقطبی است یا خیر؟ از آزمونهای ارزیابی زیر استفاده میشود:
معاینه فیزیکی: معاینه فیزیکی به همراه تستهای آزمایشگاهی برای شناسایی هر گونه مشکل پزشکی که میتواند باعث ایجاد و تشدید علائم شوند مفید هستند.
ارزیابی روانپزشکی: صحبت کردن با یک روانپزشک در مورد افکار، احساسات و الگوهای رفتاری میتواند به پزشک کمک کند تا یک ارزیابی روانشناختی کلی از بیمار داشته باشد. در این ارزیابی ممکن است از اعضای خانواده یا دوستان نزدیک بیمار نیز اطلاعاتی دریافت شود.
بررسی نمودار خلقی: ثبت روزانه حالات خلقی، الگوی خواب یا سایر عواملی که میتواند به تشخیص و یافتن درمان مناسب کمک کند نیز برای تشخیص بسیار مفید است.
بررسی معیارهای اختلال دوقطبی: گاهی علائم بیمار با معیارهای اختلالات دوقطبی و اختلالات مرتبط با آن مقایسه میشود. برای انجام این روش تشخیصی از راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا منتشر شده است استفاده میشود.
درمان بیماری
انواع روشهای درمانی میتواند به بسیاری از افراد کمک کند. حتی افرادی که در شدیدترین اشکال اختلال دو قطبی به سر میبرند. یک برنامه درمانی موثر معمولا ترکیبی از دارو و رواندرمانی است که به آن گفتگو درمانی نیز گفته میشود.
همانطور که اشاره کردیم؛ اختلال دو قطبی یک بیماری مادامالعمر است. فازهای شیدایی و افسردگی به طور معمول با گذشت زمان به سراغ بیمار برمیگردند. بین این دورهها، بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی فاقد تغییرات خلقی هستند. اما برخی از افراد ممکن است علائم طولانی مدتی را نیز داشته باشند. درمان طولانی مدت و مداوم میتواند به افراد در مدیریت این علائم کمک کند. برخی از موارد موثر درمانی در این زمینه عبارتند از:
داروها
برخی از داروها می توانند به مدیریت علائم بیماری دو قطبی کمک کنند. از این رو ممکن است نیاز باشد تا برای یافتن بهترین اثربخشی داروها، پزشک این بیماران چندین داروی مختلف را تست کند و تا مناسبترین دارو برای بیمار مشخص شود.
مجموعه داروهایی که به طور کلی برای درمان اختلال دو قطبی استفاده میشوند؛ شامل تثبیت کنندههای خلقی و داروهای ضد روانپریشی هستند. برنامههای درمانی همچنین ممکن است شامل داروهایی باشد که خواب یا اضطراب را نقطه هدف قرار دهند. پزشکان اغلب داروهای ضد افسردگی را برای درمان دورههای افسردگی در اختلال دو قطبی تجویز میکنند. ترکیب داروی ضد افسردگی با یک تثبیت کننده خلق و خو برای جلوگیری از شروع یک دوره خطرناک روحی گاها لازم است.
روان درمانی
روان درمانی، که گفتگوی درمانی نیز نامیده میشود؛ میتواند نقش موثری در برنامه درمانی برای افراد مبتلا به بیماری دو قطبی داشته باشد. روان درمانی اصطلاحی برای انواع تکنیکهای درمانی است که هدف آن کمک به فرد در شناسایی و تغییر احساسات، افکار و رفتارهای آزار دهنده برای بیماران دو قطبی است. این خدمات میتواند شامل حمایت، آموزش و راهنمایی برای افراد مبتلا به اختلال دو قطبی و خانوادههای آنها باشد. این روشهای درمانی ممکن است شامل سرویسهایی برای درمان شناخت رفتاری (CBT) و آموزش روانشناختی باشد.
روان درمانی همچنین ممکن است شامل درمانهای جدیدتری باشد که به طور خاص برای درمان اختلال دوقطبی طراحی شدهاند. از جمله ریتم درمانی بین فردی و اجتماعی (IPSRT) و درمان متمرکز بر خانواده. تعیین اینکه آیا مداخله روان درمانی فشرده در اولین مراحل اختلال دو قطبی می تواند از بروز کامل آن جلوگیری کند یا آن را محدود کند؛ یک از پروژههای مهم تحقیقاتی در حال انجام است.
سایر گزینه های درمانی
برخی از بیماران مبتلا به بیماری دو قطبی ممکن است سایر درمانها را برای کنترل علائم خود مفید بدانند. از جمله این موارد می توان به گزینههای زیر اشاره کرد.
الکتروشوک درمانی (ECT) : ECT یک روش تحریک مغزی است که می تواند به افراد کمک کند تا از علائم شدید بیماری دو قطبی رهایی یابند. با ECT مدرن، فرد معمولا طی چندین هفته یک سری جلسات درمانی را پشت سر می گذارد. ECT تحت بیهوشی عمومی انجام میشود و بی خطر است. این روش در درمان فازهای شدید این بیماری (مانند مورد خطر خودکشی یا کاتاتونیا) که اغلب دارو و روان درمانی در آن موثر نیست؛ مناسب میباشد.
تحریک مغناطیسی Transcranial (TMS) : TMS رویکرد جدیدتری برای تحریک مغز است که در این روش از امواج مغناطیسی برای درمان استفاده میشود. این روش روزانه به مدت ۱ ماه برای بیمار تجویز میشود. تحقیقات نشان می دهد که TMS برای بسیاری از افراد مبتلا به انواع مختلف افسردگی مفید است؛ اما نقش آن در درمان اختلال دو قطبی هنوز تحت مطالعه است.
درمان اختلال دوقطبی
همانطور که اشاره شد؛ روشهای زیادی برای درمان این بیماری وجود دارد. اما موضوع مهمی که باید در اینجا به آن اشاره کنیم؛ انتخاب دقیق دارو و متد درمانی است. پیدا کردن درمان مناسب برای هر بیماری، به آزمون و خطا نیاز دارد. در این آزمون و خطا پزشک علائم بیمار را بعد از دورهای معین که از مصرف دارو میگذرد بررسی کرده و اگر داروی تجویزی به درستی کار نکند؛ از روش دیگری برای درمان استفاده میکند.
این فرآیند نیاز به صبر و حوصله دارد. چرا که برخی از داروها هفتهها تا ماهها زمان نیاز دارند تا اثر کامل خود را روی بدن بیمار بگذارند. اگر پزشک چند متد درمانی را برای بیماری که علائمش بهبود پیدا نمیکند در نظر گرفته باشد؛ فقط یک دارو را تغییر میدهد تا بتواند تشخیص دهد که کدام دارو با کمترین عوارض به تسکین علائم کمک میکند. علاوه بر این ممکن است با تغییر علائم، نیاز باشد که دوز دارو نیز تغییر کند.
عوامل تشدیدکننده اختلال دوقطبی
اپیزودهای دوقطبی به شدت تحت تاثیر شیوه زندگی و عوامل محیطی قرار دارند. متخصصان معتقدند که شناخت محرکها و اجتناب از آنها اغلب کلید مدیریت این بیماری است. عواملی که ممکن است علائم دوقطبی را بدتر کنند عبارتند از:
استرس
زایمان
برخی از داروها
تغییرات فصلی
بیخوابی یا اختلالات خواب
مصرف مواد مخدر و الکل
مصرف بیش از حد کافئین
نحوه برخورد با افراد دوقطبی
اختلال دوقطبی یک بیماری ذاتا افراطی است که در آن فرد مبتلا ممکن است نداند که در مرحله شیدایی قرار دارد. این افراد معمولا بعد از پایان دوره شیدایی یا افسردگی خود، دچار شوک رفتاری میشوند و باور نمیکنند که این رفتارها از خودشان سر زده است. برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، دورههای مکرر و شدیدتری را نسبت به سایر بیماران تجربه میکنند. ماهیت شدید بیماری در این افراد موجب میشود که آنها مدام تغییر شغل دهند و روابط اجتماعی خوبی نداشته باشند و حتی بیشتر به خودکشی فکر کنند. در طول دورههای شیدایی و افسردگی، فرد مبتلا ممکن است چیزها غیرواقعی را ببیند و بشنود. به این حالت توهم گفته میشود. آنچه که در مورد اطرافیان این بیماران مهم است؛ درک آنهاست. بنابراین معمولا به اطرافیان فرد مبتلا توصیه میشود که ضمن درک شرایط، درمانهای بیمار را علیرغم بیمیلی او رها نکنند.
سبک زندگی افراد مبتلا به بیماری شیدایی
زندگی با اختلال دو قطبی میتواند چالش برانگیز باشد؛ اما روشهایی وجود دارد که به شما کمک میکند این کار را برای خود، یک دوست یا یکی از عزیزان آسانتر کنید. این موارد عبارتند از:
تحت درمان قرار بگیرید و به آن پایبند باشید. بهبودی زمان میبرد و البته آسان نیست. اما درمان بهترین راه برای شروع احساس بهتر در زندگی این شرایط است.
قرار ملاقاتهای پزشکی و درمانی داشته باشید و در مورد گزینههای درمان با پزشک معالجتان صحبت کنید.
همه داروها را طبق دستور مصرف کنید.
برای غذا خوردن و خوابیدن یک برنامه روزمره داشته باشید و حتما به اندازه کافی بخوابید و ورزش کنید.
نوسانات خلقی و علائم هشدار دهنده روحی مانند کاهش خواب را تشخیص دهید.
هنگامیکه میخواهید به درمان خود ادامه دهید؛ از اطرافیان و عزیزانتان کمک بخواهید.
صبور باشید؛ پیشرفت درمان زمان نیاز دارد.
از مصرف الکل و مواد مخدر دیگر خودداری کنید.
به یاد داشته باشید اختلال دو قطبی یک بیماری مادام العمر است. اما درمان طولانی مدت و مداوم میتواند به کنترل علائم کمک کند و شما را قادر به داشتن یک زندگی سالم کند. بنابراین انجام یکسری کارهای مداوم و روزمره می تواند به بهتر شدن شرایط بیماران مبتلا به دو قطبی بسیار کمک کند.
ورزش منظم: ورزشهای هوازی منظم مانند دویدن آهسته، پیاده روی سریع، شنا یا دوچرخه سواری، به کاهش افسردگی و اضطراب کمک میکند. خواب را تقویت کرده و برای قلب و مغز نیز بسیار مفید است. همچنین برخی شواهد نشان میدهد که ورزشهای بی هوازی مانند وزنه برداری، یوگا و پیلاتس میتوانند مفید باشند. قبل از شروع یک رژیم ورزشی جدید با پزشک خود مشورت کنید.
بررسی نمودار زندگی: حتی با درمان نیز ممکن است تغییرات خلقی لازم نیز ایجاد نشود. هنگامی بیمار و پزشک با یکدیگر همکاری میکنند و بیمار صریحا درباره نگرانیها و مشکلاتش صحبت میکند؛ درمان موثرتر است. ثبت نمودار زندگی که علائم خلقی روزانه، درمانها، الگوی خواب و وقایع زندگی بیماران را در آن مشخص شده است میتواند به پزشک معالج بیماری دو قطبی کمک کند تا به مرور زمان این اختلال را ردیابی و درمان کند. به این منظور بیماران میتوانند به راحتی دادههای جمع آوری شده خود را از طریق برنامههای تلفنهای هوشمند با درمانگر خود به اشتراک بگذارند.