به گزارش بانک پزشکان و به نقل از ایسنا؛ رییس کل سازمان نظام پزشکی کشور در واکنش به طرح دوباره مباحث مرتبط با افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی و دندانپزشکی، بر لزوم قضاوت درباره «جریان» رشد حوزه سلامت تاکید کرد و با اشاره به اعتماد مردم به خدمات پزشکی، گفت: دغدغه داریم و اعلام میکنیم که افزایش ظرفیت باید متناسب با رعایت کیفیت باشد؛ بدون تردید تصمیمگیریهای غیرکارشناسی و دور زدن کارشناسان حوزه سلامت، به کیفیت ارائه خدمت، غرور ملی و دستاورد «خودکفایی مطلق حوزه سلامت»، آسیب میزند.
۲۰ هزار پزشک عمومی، کار پزشکی نمیکنند
رییسزاده ادامه داد: چرا اکنون نزدیک ۱۵ تا ۲۰ هزار پزشک عمومی، کار پزشکی انجام نمیدهند؟، چرا ۱۸ هزار پزشک در شبکه نظام ارجاع و پزشک خانواده و خانههای بهداشت، کمبود دارید؟. این همه پزشک داریم که کار نمیکنند یا کارهای غیرمرتبط با تخصصشان انجام میدهند. اگر واقعا دلسوز هستید اول همین پزشکان موجود را در این شبکه به کار بگیرید و بعد بیداد کمبود پزشک را سر دهید. اگر واقعا دغدغه جدی کمبود دسترسی مردم به پزشک را دارید، بیایید بنشینید و همانطور که خودتا برای افزایش ظرفیت تصمیم میگیرید، خودتان هم نظام پزشک خانواده و ارجاع را اجرا کنید. از وزارت بهداشت، مجلس و دولت بخواهیم و اعلام کنید که با پول مردم پزشک عمومی تربیت کردیم، اما اکنون این پزشک در سیستم نظام ارجاع و پزشک خانواده به کار گیری نمیشود، چرا؟. آقای نماینده مجلس و آقای شورای عالی انقلاب فرهنگی بیا و این را حل کن. اینکه روی کاغذ بگوییم اینقدر ظرفیتها افزایش یابد که هنر نیست و هرکسی بلد است آن را انجام دهد. اگر دلسوز هستید و دغدغه دارید که قطعا دارید، بیایید و مطلبی را که مشکل مردم را واقعا حل میکند، دنبال کنید؛ توزیع را عادلانه کنید، ماندگاری پزشکان را در مناطق محروم افزایش دهید و …
تمرکز ۴۲ درصد متخصصان در ۵ کلانشهر
چرا متخصصان در مناطق محروم نمیمانند؟
وی در همین راستا در پاسخ به سوال ایسنا درباره طرح وزارت بهداشت مبنی بر متناسب شدن درآمد پزشکان با محل خدمتشان در راستای ماندگاری پزشکان در مناطق محروم، گفت: بحث افزایش ماندگاری ارائهدهندگان خدمت در مناطق کمتربرخوردار نیاز به یک بسته جامع دارد و فقط با یکی دو قلم، کار حل نمیشود. این اقدام نیازمند بستهای جامع است که آن را طراحی کردیم و حتما آن را به مجلس هم پیشنهاد میدهیم. البته هنوز به جمعبندی کامل نرسیده است. ما ابتدا باید آسیبشناسی کنیم که چرا ماندگاری کم است؟، چرا ۴۲ درصد متخصصین شما در پنج کلانشهر ساکن هستند؟ و چرا متخصصین بعد از اینکه طرحشان تمام میشود منطقه محروم را رها کرده و به کلانشهرها میآیند؟. باید این موارد را ارزیابی و آسیبشناسی کنیم و بعد هم یک بسته ماندگاری جامع تدوین کرده و در مجلس و دولت آن را دنبال کنیم. ما پیگیر هستیم تا هم این بسته جامع شود و هم اینکه در مجلس و دولت آن را پیگیری کنیم. البته ممکن است تمام آن محقق نشود، اما مقدار زیادی از آن قابل تحقق است. همه موارد آن هم مربوط به بحثهای مالی نیست. ما امکانات زیادی در کشور داریم که میتوانیم صرف این اقدام کنیم و نیاز به هزینه هم ندارد، اما تاکنون فکر جامعی برای بحث ماندگاری پزشکان انجام نشده است.
۵ کلانشهری که بیشترین متخصصان را دارند
رییسزاده درباره کلانشهرهایی که بیشترین میزان متخصص در آنها متمرکز هستند، گفت: پنج کلانشهر تهران، تبریز، شیراز، اصفهان و مشهد کلانشهرهایی هستند که ۴۲ درصد پزشکان متخصص در آنها حضور دارند. در عین حال به عنوان مثال در تمام مناطق همین تهران هم دسترسی به پزشک به یک میزان نیست. هرچند آمار توزیع جغرافیایی در مناطق تهران را نداریم، اما داریم آن را تدوین میکنیم، اما نسبت قطعا بالای ۵ برابر میانگین کشوری است و بالای ۴۰ پزشک به نسبت ۱۰ هزار نفر در تهران داریم؛ در حالی که در برخی مناطق محروم کشور شاید این عدد سه یا پنج است. در تهران نسبت پزشک به جمعیت از نرم جهانی هم بالاتر است.
پزشک خانواده و نظام ارجاع دارد زمین میخورد
وی ادامه داد: باید توجه کرد که وقتی فردی میخواهد یک عمل جراحی انجام دهد، فاصله برایش مهم نیست و میگردد تا پزشک مورد نظرش را پیدا کند. حتی اگر روزی برسد که طرف به توانمندی پزشکان داخل کشور هم اعتماد نکند، حتی شده هزار کیلومتر به کشور دیگری میرود و آنجا عزیزش را عمل میکند. دسترسی به پزشک و فاصله نزدیک پزشک به محل زندگی مردم، فقط در سیستم پزشک خانواده و نظام ارجاع کاربرد دارد که متاسفانه نهتنها این سیستم ارتقاء پیدا نکرده، بلکه در دوره فعلی در دو استانی هم که اجرا میشود، دارد زمین میخورد. زیرا متناسب با افزایش تورم، هزینه و سرانه دیده نشده است. کسی که در این دو استان پزشک خانواده است، نمیتواند ساختار خودش را اداره کند. تعرفه و سرانه آنها از ۹۵۰۰ تومان به ۱۱ هزار و ۸۰۰ تومان رسیده است. با دو هزار تومان افزایش که نمیتواند اداره کند؛ در حالی که باید پول منشی، پول مراقب سلامت، هزینه مطب و وسایل مصرفی، مالیات و عوارض و … را بپردازد و در نهایت باید چیزی برای خود فرد هم بماند که نمیماند و در این صورت مشخص است که سیستم شکست میخورد.
افزایش شتاب درخواست مهاجرت پزشکان
رییسزاده درباره وضعیت مهاجرت پزشکان به ایسنا گفت: بحث مهاجرت پزشکان موضوع جدیدی نیست و از قدیم بوده، اما به دلایل متعدد از جمله دلایل اقتصادی که هم تعرفههایمان واقعی نیست و هم متناسب با شرایط کلی اقتصاد جامعه، نسبت به سالهای قبل کاهش یافته است، این موضوع مطرح است. در عین حال جاذبهها در کشورهای اطراف به دلیل سطح اقتصادی ما خیلی بیشتر شده است. بنابراین هم جاذبههای کشورهای دیگر قویتر شده و هم در داخل وضعیت نسبت به سالهای قبل به لحاظ بازار کار نامطلوبتر شده است. بر این اساس شتاب مهاجرتی که قدیم بوده، بیشتر شده است. در سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۴ هزار و ۲۷ نفر درخواست گود استندینگ یا عدم سوءپیشینه پزشکی کردند. البته به این معنا نیست که تمام این افراد از کشور خارج شدند، بلکه فقط درخواست دادهاند. بالغ بر یکسوم این افراد پزشک عمومی هستند. آمار درخواست گود استندینگ برای مهاجرت در متخصصین و فوقتخصصهای ما هم دارد بالا میرود. به طور کلی شتاب درخواست گود استندینگ برای مهاجرت در بین پزشکان بیشتر شده است، اما این الزاما به معنای مهاجرت نیست. در هر حال این افزایش میل و تمایل برای ما نگرانکننده است.
لزوم قضاوت درباره «جریان» رشد حوزه سلامت
وی در ادامه صحبتهایش، گفت: باید توجه کرد که قضاوت در زمینه بحث ظرفیت و میزان دسترسی و وضعیت جامعه پزشکی، بعضا قضاوت در لحظه است. در حالی که باید جریان را قضاوت کنید. به عنوان مثال فلان مسئول میگوید در دسترسی مردم به خدمات پزشکی کمبود داریم. حال من به این فرد میگویم اولا ببینید ما از کجا به کجا رسیدیم و دوما با چه توان و زیرساختهایی به این جایگاه رسیدیم؟. مگر در حال حاضر در حوزه دسترسی مردم به خودرو کمبود نداریم، مگر در حوزه کشاورزی و صنعت و … کمبود نداریم؟، مگر توانستیم همه این کمبودها را جبران کنیم؟. چرا فکر میکنید در حوزه پزشکی میتوان تمام کمبودها را در لحظه جبران کرد. این یک اشکال اساسی است و باید جریان رشد حوزه سلامت را قضاوت کرد.
از رشد کمی و کیفی “سلامت” تا رسیدن به خودکفایی مطلق
رییس کل سازمان نظام پزشکی اظهار کرد: باید توجه کرد که در اوایل انقلاب در کشور ۱۸۰۰۰ پزشک داشتیم، اما در حال حاضر بیش از ۱۶۰ هزار پزشک داریم و به نسبت جمعیت، سرانه پزشک پنج تا شش برابر رشد کرده است و تعداد پزشکانمان بیش از ۱۲ برابر رشد کردهاند. همچنین اوایل انقلاب بین ۹ تا ۱۳ دانشکده پزشکی داشتیم، اما در حال حاضر ۶۷ دانشکده پزشکی داریم. بنابراین در کشور با حداکثر توانی که داشتیم، به افزایش ظرفیت ادامه دادیم. آن هم نهتنها از نظر کمی، بلکه به لحاظ کیفی هم در بحث آموزش نیروهای تخصصی، فوقتخصصی و فلوشیپ نیز تا حد امکان رشد کردهایم. نتیجه این دو فرآیند آن بود که باعث شد ما در حوزه خدمات درمانی به خودکفایی مطلق رسیدیم. کمتر حوزهای است که بتوانیم در آن اعلام کنیم به خودکفایی رسیدیم، اما به جرات اعلام میکنم که در حوزه ارائه خدمات درمانی در کشورمان به خودکفایی مطلق رسیدیم؛ یعنی نیاز به اعزام هیچ نیرویی برای آموزش به خارج از کشور نداریم و این توانمندی آموزش در دانشگاهها، دانشکدهها و اساتیدمان ایجاد شده است و در عین حال در حوزه درمان بیماری، نیاز به اعزام هیچ بیماری به خارج از کشور نداریم و این همان خودکفایی مطلق است.
رییسزاده ادامه داد: حال اینکه در ارائه خدمات سلامت و دسترسی به آنها متفاوت است، مشکل سیاستگذار، قانونگذار و مدیران اجرایی است و مشکل حوزه سلامت نیست. بنابراین در حوزه سلامت به خودکفایی مطلق رسیدیم و با حداکثر توان هم رشد کردیم. توانمان همین است. حال ابتدا باید زیرساختها را افزایش دهند.
افزایش «متناسب» یا «کاغذی» ظرفیتهای پزشکی!؟
وی با بیان اینکه اصلا در کشور کسی را که مخالف افزایش متناسب ظرفیت پزشکی باشد، نداریم، گفت: دو قطبی را باید به گونهای دیگر تعریف کرد؛ افزایش منطقی و متناسب ظرفیت یا افزایش ظرفیت روی کاغذ؟؛ این دو قطبی درستی است. ما طرفداران افزایش ظرفیتهای پزشکی به صورت متناسب، منطقی و متناسب با توان و زیرساختهای کشور هستیم. در حالی که عدهای طرفدار افزایش اسمی و کاغذی ظرفیت هستند؛ میگویند ما روی کاغذ میگوییم که مثلا ۲۰ درصد ظرفیت پزشکی به صورت دستوری افزایش یابد. اگر جایی را سرغ دارید که الزامات دستوری پاسخ داده، اینجا هم جواب خواهد داد. اینکه بگویند دستور دادیم و مصوب کردیم که ظرفیت پزشکی افزایش پیدا کند و حتی اگر هم این کار انجام شود، حتما و حتما در دل این اقدام، آسیب دیگری ایجاد میشود.
رییسزاده ادامه داد: بنابراین بحث ما این است که دو قطبی که درباره افزایش ظرفیتهای پزشکی وجود دارد، افزایش متناسب و منطقی ظرفیتهاست یا افزایش کاغذی و اسمی ظرفیتها. باید توجه کرد که خود وزارت بهداشت درباره میزان افزایش متناسب ظرفیتها بر اساس رشتهها بررسیهایی انجام داده است. مشکلی که در حال حاضر در کشور داریم، این است که برخی نهادها به جای نظارت و راهبری، در مقام نهادهای اجرایی تصمیمگیری میکنند. این اشکال دارد و ما نسبت به آن اعتراض داریم. دلیلی ندارد که شورای عالی انقلاب فرهنگی به جای وزارت بهداشت، میزان افزایش ظرفیت تعیین کند، بلکه شورای انقلاب فرهنگی باید بگوید که نیاز جامعه و کشور این میزان است و به وزارت بهداشت اعلام کند که برای رفع این نیاز سیاستگذاری کند. اینکه ما وزارت بهداشت و نهادهای تصمیمگیر را حذف کنیم و خودمان تصمیمگیری کنیم، آن هم بدون نظر حوزههای کارشناسی، حتما چیز خوبی از آب درنخواهد آمد.
وی گفت: بنابراین اینکه خودمان را در مقام اجرا گذاشته و برخی تصمیماتی بگیریم، آن هم از سوی افرادی که حتی یک روز نه گذرشان به دانشکده پزشکی و دندانپزشکی افتاده و نه گذرشان به یک آزمایشگاه بافتشناسی، بخش بالینی آموزشی، یونیت آموزشی دندانپزشکی و… و بعد این افراد بنشینند با چند پاورپوینت و جدول درباره آینده ظرفیت پزشکی و دندانپزشکی کشور تصمیم بگیرند، حتما و حتما این تصمیمگیری به نفع آینده کشور نخواهد بود. ممکن است محاسنی هم داشته باشد، اما حتما مضرات و معایب آن بیشتر خواهد بود. به هر حال کار باید دست کاردان و کارشناس باشد. افزایش ظرفیت پزشکی که فقط حجم کلاسها و تعداد صندلیها را زیاد کردن، نیست.